پس چی شد؟
پس چی شد؟
در مدینه فاضله مورد نظر تمدن نوین ایرانی اسلامی انتقاد و انتقادپذیری مسأله ای است که در مناسبات قدرت معنا و مفهومیدرست می یابد. به این معنا که مسأله تحمل دیگری در حوزه روابط اجتماعی و روان شناسی هنجاری هرچند مسأله مهم و اساسی است ولی در حوزه مناسبات قدرت تحمل دیگری به شکل انتقادپذیری تجلی واقعی و حقیقی می یابد. اصولاً توان و ظرفیت تحمل مردم در زمان قدرت به شدت کاهش می یابد و از هرگونه نقد و انتقاد ناخشنود می شوند و واکنش های تند و عصبی از خود بروز می دهند. از این رو اگر از انتقاد و انتقادپذیری سخن به میان می آید مهم ترین مصادیق خود را در حوزه رفتارشناسی قدرت و مناسبات میان دولت و ملت نشان می دهد.
رهبری می فرمایند:
-
وحدت و اتّحاد و همدلی میان مسئولین و مردم بایستی زیاد بشود؛ هم آحاد مسئولین كشور و مدیران كشور به مردم اعتماد كنند، هم مردم به مسئولین كشور اعتماد كنند.1392/11/19
-
در حال حاضر، اقتصاد و فرهنگ در صدر فهرست اولویّتهای کشور است. در باب اقتصاد، علاوه بر مشکلات عمدهی مشهود، باید اذعان کنیم که در دههی پیشرفت و عدالت، نمرهی مطلوبی درباب عدالت به دست نیاوردهایم. این واقعیّتِ ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف، به مثابهی اولویت، وادار سازد. توصیهی صاحبنظران به ما می گوید که راه درست برای این مقصود اصلاح خطوط اصلی اقتصاد ملّی یعنی: اشتغال، تولید، ارزش پول ملی، تورم، اسراف و امثال آن است.سیاستهای کلّی اقتصاد مقاومتی در این زمینه، راهنمای معتبری است.1392/3/7
-
مسئولین باید حواسشان باشد. بنده به رئیسجمهور محترم گفتم به مدیرانتان تذکّر بدهید تا مدیریّت همراه با شفّافیّت انجام بدهند، مدیریّت همراه با نظارت انجام بدهند. مدیر باید نظارت کند، باید کار را دنبال بکند. به صرف اینکه ما گفتیم فلان کار بشود، طرف مقابل هم گفت چشم، که کار تحقّق پیدا نمی کند. کار بایستی در میدان و روی زمین مشخّص بشود که انجام شد؛ اینها آن چیزهایی است که مورد نیاز ما است و بایستی به آن توجّه کرد. 1395/11/27
-
ما خودمان را بایستی درست کنیم، اصلاح کنیم که از ضعفهای ما دشمن استفاده نکند. امروز چشم دوختهاند دشمنان ما به نیازها و کمبودها و اختلالهای اقتصادی داخل کشور. اینکه ما مرتّب راجع به مسئلهی اقتصاد، اقتصاد مقاومتی و مانند اینها در این چند سال مرتّب اوّل سال، وسط سال، آخر سال میگوییم، تکرار میکنیم، بهخاطر این است که دشمن به این نقطهی خاص توجّه کرده است.
-
[میخواهند] اقتصاد کشور را خراب کنند، وضع مردم بد باشد، جیب مردم خالی بشود، امکانات مردم کم بشود، پول مردم بیارزش بشود، قدرت خریدشان کم بشود تا ناراضی بشوند؛ هدف، این است. مردم را از اسلام و از نظام اسلامی ناراضی کنند؛ این، هدف دشمن است. لذا روی اقتصاد تکیه می کنند برای اینکه وضع مردم خراب بشود تا بهخاطر خرابی وضع، از اسلام و از نظام اسلامی منصرف بشوند. .1395/6/3
عدالت که از اصول دین است، یکی دیگر از شاخصههای عمده تمدن اسلامی است. قرآن به عدالتورزی امر میکند. «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا کونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ» (نساء، 135). در جایی دیگر غایت ارسال پیامبران را اقامه عدالت معرفی میکند. «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید، 25). در این آیه عدالت را وصف کل مردم آورده است که خود دلیل اهمیت بسیار حضور روح عدالتورزی در تمدن اسلامی است. در تاریخ یکی از عوامل اصلی زوال تمدنها ظلم بوده است که نقطه مقابل عدالت است. بر این اساس در اندیشه مقام معظم رهبری، زوال تمدّنها معلول انحرافهاست و تمدّنها بعد از آنکه به اوج میرسند، به دلیل ضعفها و خلأها و انحرافهای خود رو به انحطاط میروند و اکنون نشانه این انحطاط در تمدّن غربی قابل مشاهده است. به طوری که تمدّن علم بدون اخلاق، مادیت بدون معنویت و دین و قدرت بدون عدالت است. معظم له در جایی دیگر از عدالت اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین و اصلیترین خطوط در مکتب سیاسی امام یاد میکنند و معتقدند که باید عدالت اجتماعی و پُر کردن شکافهای طبقاتی در همه برنامههای حکومت، در قانونگذاری، در اجرا، در قضا مورد نظر و هدف باشد. به اعتقاد ایشان اگر ما بگوییم کشور را ثروتمند میکنیم، امّا ثروتها در گوشهای به نفع یک عده انبار شود و عده کثیری از مردم نیز دستشان خالی باشد، با مکتب سیاسی امام نمیسازد. پُر کردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده از منابع گوناگون ملی در میان طبقات مردم، مهمترین و سختترین مسئولیت است و همه برنامهریزان، قانونگذاران، مجریان و همه کسانی که در دستگاههای گوناگون مشغول کار هستند، باید این موضوع را مورد توجه قرار دهند و یکی از مهمترین شاخصهای حرکت خود به حساب آورند.
نقد و انتقاد :
در نقد و انتقاد تلاش می شود تا کارهای خوب از بد جداسازی و مشخص شود عملکردهای مسئولین نیازمند نظارت دائمی است. شخصی می تواند قضاوت و داوری درستی داشته باشد و در انتقاد خویش به بیراهه نرود که بتواند نظارت دقیق روی رفتار و اعمال دیگری داشته باشد.
با نگاهی اجمالی به تاریخ اسلام به ویژه انقلاب اسلامی، اهمیت مشارکت مردم را در علم و عمل می توان دریافت که بر خلاف سیاسیون امروز که مردم گرایی شان صرفا لقلقهی زبان و صرفا منحصر به زمان (انتخابات) میباشد؛ امّا در گفتمان ناب دینی که طی دهه های اخیر، تجلّی واقعی و عینی آن در کلامین امامین انقلاب مکررّا یافت میشود مردم داری و مردم محوری کلید اصلی و حلّال ریشهای مسایل بوده و هست. هر کسی که در مقام قدرت نشسته است و یا احساس قدرت می کند و به تعبیر قرآنی استکبار می ورزد و یا تکبر و نخوت و تفاخر و غرور وی را گرفته است از درجه تحمل کمتری نسبت به زیردستان برخوردار است و نسبت به هرگونه انتقاد، واکنش های تند و خشونت باری بروز می دهد. بسیاری از مسئولان و اهالی قدرت و یا کسانی که احساس و توهم قدرت و غرور به ایشان دست داده است رفتاری برخلاف انتظار از خود بروز می دهند و از اینکه مورد نظر باشند و رفتار و کردارهای آنان ارزیابی و داوری و به نقد کشیده شود خشنود نمی شوند. از این رو با تندی و نارضایتی با انتقاد و انتقادکنندگان برخورد می کنند.
نخستین موردی که قرآن به آن اشاره دارد داستان آفرینش انسان است که در سوره های مختلف مطرح شده است. در سوره بقره آیات 30 تا 37 به نکاتی اشاره دارد که ارتباط تنگاتنگی با انتقادپذیری و تحمل دیگری دارد. خداوند با آنکه احاطه عملی کامل به هستی و آفریده های خویش دارد و در مقام لایسئل عما یفعل (بازخواست نمی شود از آنچه می کند) نشسته است با این همه اجازه انتقاد و طرح مسئله را می دهد. در این داستان که خداوند خود گزارشگر مستقیم و بی واسطه آن است به این نکته اشاره می کند که فرشتگان رفتار خداوند را مورد ارزیابی و داوری قرار می دهند و از اینکه آفریده ای را می آفریند که خونریزی می کند و خشونت می ورزد به نقد می کشند. خداوند با آنکه در آن مقام بلند و عظما نشسته است همه این انتقادات را گوش می دهد و بدان ها پاسخ های منطقی و قانع کننده می دهد.
در این داستان به مسئله نقش انتقاد نیز اشاره شده است. انتقاد موجب می شود تا اشخاص دیدگاه ها و نظرات خویش را مطرح سازند. طرح مسئله و دست یابی به دیدگاه ها می تواند افزون بر بهره گیری از آن ها در عمل، ابهامات کار را نیز برطرف سازد. خداوند با این شیوه کوشید تا هدف از آفرینش انسان را به خوبی بیان کند و ماموریت فرشتگان و دیگر موجودات را نسبت به این موجود جدید مشخص سازد. در حوزه مناسبات قدرت و ملت و دولت نیز این مسئله در داستان مورچگان و حضرت سلیمان (ع) به خوبی نشان داده شده است. حضرت با آنکه در مقام قدرت بود به انتقاد ملکه مورچگان گوش می دهد. ملکه مورچگان به صراحت و تندی رفتار و اعمال حضرت و لشکریانش را انتقاد می کند و بیان می کند که آنان بر هر سرزمینی که درآیند آن را ناخواسته به نابودی می کشند. انبوه لشکر اگر به هر جایی درآید چمن و سبزه ها و درختان را از بیخ برمی کنند و ناخواسته خانه های مورچگان و دیگر موجودات ریز و نادیده را از میان می برند این گونه است که به نقد لشکرکشی می پردازد و آن را امری زیانبار تحلیل می کند.
ورود به مبحث و اهداف انصاف نت :
-
ایجاد تمدن نوین اسلامی
-
تبیین، ترغیب و آموزش الگوی سبک زندگی اسلامی-ایرانی
-
تبیین،اعتلا و گسترش مکتب حاج قاسم( جذب قشر خاکستری-جذب حداکثری)
-
تبیین، تشریح و حرکت بسوی تمدن اسلامی با مردم سالاری دینی
-
انتخابات و مشارکت حداکثری نمود عینی مردم سالاری دینی
-
تبیین و آموزش نحوه صحیح اعتراض و انتقاد
-
تبیین و آموزش نحوه صحیح مطالبه گری
-
ایجاد بستر مناسب و قدرتمند برای ابراز عقیده، بیان اعتراض و انتقاد و مطالبه گری
-
وادار کردن مسئولین به جهت انجام مسئولیت های محوله
-
وادار کردن مسئولین به جهت قول هایی که به مردم می دهند
-
ایجاد بستر مناسب برای ارتباط مردم و مسئولین به جهت درخواست ها و پیشنهادات
-
گرفتن فضای رسانه ای از دشمن به جهت پمپاژ حس بی اعتمادی بین مردم و مسئولینی که پاسخگو نیستند.
-
شناسائی مسئولین، کارکنان، کارمندان و…که با بی مسئولیتی و سهل انگاری در عمل به وعده ها و انجام وظایف موجب حس بی اعتمادی و نا امیدی مردم از نظام، سیستم و حکومت می شوند.
-
گسترش و فراگیر شدن حس عدالت اجتماعی و امیدواری به جهت رسیدگی به اهمال و سهل انگاری و چه بسا خیانت گروه اندکی از کارگزارن نظام(نفوذ) در بین عموم مردم
-
احساس شراکت و دخالت مثبت و تاثیرگزار مردم برای سرنوشت خود به جهت شناسائی و معرفی مسئولین، کارگزاران و کارمندان دولت که به وظایف و تعهدات مسئولیتی و مقامی خود عمل نمی کنند.